سفارش تبلیغ
صبا ویژن

poshte sahne

دلنوشته

 

دلنوشته    



گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم  !

ببرم بخوابانمش  !

لحاف را بکشم رویش  !

دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم  !

حتی برایش لالایی بخوانم، 

وسط گریه هایش بگویم  :

غصه نخور خودم جان  !

درست می شود!درست می شود  !

اگر هم نشد به جهنم  ...

تمام می شود...

بالاخره تمام می شود...

 

گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن...

میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری...

اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری یا جمله ای مثل: چیزی شده؟؟!!!

اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی: نه،هیچی ...


گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ...

؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی ....




برای خیانت ،

هــــزار راه هــســــت اما هـیــچ کــــدام

به انـــدازه تــــظـــاهـــر

به دوست داشتن کــثـیــف نـیـســـت ...



دارم سعی می کنم همرنگ جماعت شوم،

آهای جماعت...

میشود کمکم کنید؟؟؟؟؟؟

شما دقیقا چه رنگی هستید؟!

رمانتیک...



این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !

همین بس که :

نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.



به ما گذشت نیک و بد، اما تو روزگار

فکری به حال خویش کن، این روزگار نیست



به نسل های بعد بگویید ...

که نسل ما نه سر پیاز بود نه ته پیاز ...

نسل ما خود پیاز بود ...

که هر که ما رو دید گریه کرد



اینجا زن که باشی...

مهریه ات آب هم که باشد!

قاضی جیره بندی اش میکند!

آنچه نقد است فقط جان توست،که قسط بندی نمی شود!!!



از دنیـــای ِ واقــعـی و نــامــردیــاش ! پنــــاه آوردیــــم بــه دنیــای ِ مـجــازی !

غــافـل از این کــه ، آســمون ، هـــمون آسـمونــه ...



سعی نکن متفاوت باشی!

فقط "خوب باش"

خوب بودن به اندازه ی کافی متفاوت است...



کارمـــان به جایــی رســـیده که طـــوری بایـــد دلتنـــگ شـــویم

که به کســـی بـــرنخـــورد ..!!



این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...

تظاهر به بی تفاوتی،

تظاهر به بی خیـــــالی،

به شادی،

به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...

اما . . .

چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"



دلم تنگ است برای کسی که نمی داند...

نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم...

می دانم که اگر نزدیکش شوم، دور خواهد شد....

پس بگذار که نداند بی او تنهایم...

دور میمانم که نزدیک بماند...



حـقـیـقـت دارد !

کافـی سـت چــمـدان هــایــت را ببــندی

تــا حــاضـر شــونــد ، هـمه

بـــرای ِ از یـــاد بــُـردنــت !

آنـکه بــیشتـر دوستـت میــدارد ، زودتــــر !!!



وامانده ام که تا به کجا می توان گریخت,

از این همیشه ها که ندارند باورم ,

حال مرا نپرس که هنجارها مرا

مجبور می کنند بگویم که بهترم...



آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد .

شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست می دارد

حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد ،

چه قدر دوســتت دارد !

و این را بِفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد !



بعضی زخــــم ها هســــــت که هـــــــــر روز بــــایـــد روشونو باز کنــــی

و نـــــــــمـــــــــــــک بپـــــــــــاشــــــــــ ــــی ...

تــــــــا یــــــــــادت نـــــــــــــره که ســــــــــــــراغ بعضـــــــــــی آدمـــــــــــــا

نبــــــــــــــــــــایـ ـــــــد رفـــــــــــت ، نــــــــــــــبـایـــد! ! !



می گوید: کلمات گـــــــــــاهی بار معنایی خود را از دست می دهند ...

این روزها " دوستـــــت دارم " ها دیگر قلــــــب کســـی را به تپش وا نمیدارد !

و گونه کسی را سرخ نمیکند !



دوره، دوره آدم هایی ست که همخواب هم می شوند

ولی هرگز خواب هم را نمی بینند .



اگرمیخواهی محال ترین اتفاق زندگیت رخ بدهد

باور محال بودنش را عوض کن .




زندگی یعنی :

ناخواسته به دنیا آمدن

مخفیانه گریستن

دیوانه وار عشق ورزیدن

و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن .

 



[ جمعه 91/12/18 ] [ 7:28 عصر ] [ fatemeh karimi ] نظر


ب بوسیدش

بـبوسیـدش .. حتما ً قبـل ِ خواب ب ِ بـوسیـدش ! 

 

حتی اگه با هم دعـوای ِ بـدی کرده باشیـد .. حتی اگه بهتـون گفته باشه از این زنـدگی

 

  ِ کوفتـی خسته شـده .. حتی اگه برچسـب ِ ” بد اخـلاق ” بهـتون چسبـونده باشه !

 

ببوسیـدش .. حتی اگه بهتـون گیر ِ بیخـود داده باشه .. گفته باشه از لباسـی که

 

 شما عاشقشین متنفـره ! .. نفهمیـده باشه شما موهـاتون رو مِش کردین !

 

ببـوسیـدش .. حتی اگه بـوی ِ عرق و خستگی میـده .. حتی اگه یـادش

 

 میـره جواب سلام ِ شما رو بـده .. حتی اگه خیلی وقته براتـون گُـل نخـریده !

 

ببوسیـدش .. وقتی زیرپیـرهنی سفیـد ِ حلقه ای پوشیـده و بـازوهای

 

ِ سفیـدش رو با اون پیـچ ِ ماهیچه ای ِ مردونه انداخته بیـرون ..

 

 وقتی صورتش ته ریش ِ جذابی داره .. وقتی صداش خسته ُ خمار ِ خوابه !

 

بـبوسیـدش .. حتی اگه شما رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره

 

دلجـویی کنه .. حتی اگه گرسنه اس و با شما مثل ِ آشپـز ِ دربـارش

 

 برخـورد می کنه .. حتی اگه یادش میـره ازتـون تشـکر کنه !

 

ببوسیـدش .. وقتی براتـون یه آهنگ ِ جدیـد میذاره و می گه

 

: ” اینـو برای تـو آوردم ! ” .. وقتی تو چشـاش پـُر ِ خواستنه

 

.. وقتی دست های ِ ظریـف ِ دختـرونه تـون میـون ِ دستای ِ زمخت و

 

 مردونه اش گم می شن .. !

 

ببـوسیـدش .. حتی اگه از عصبانیت داریـد دیوونه می شید .. حتی اگه شما

 

 رو با مادرش مقایسه می کنه .. حتی اگه با حرص می خوایید از خونه

 

بزنیـد بیـرون و اون محـکم بـازوهاش رو دورتـون حلقه می کنه و وسـط

 

ِ جیـغ های ِ شما با خنـده می گه : ” عزیـزم ؛ کجا می خـوای بـری این وقته شب ؟! ”

 

بـبوسیـدش .. وقتی ناغافلی لباسـی رو خریـده که هفته ی پیش ،

 

 پشت ِ ویتریـن دیدین و فقـط یه کلمه گفتین این چه خوشگله !

 

 .. وقتی دست هاش پـُر از خریـد خونه ان و درُ با پـاش می بنـده ..

 

وقتی با نگاهـی پـُر از تحسین سر تا پاتـون رو برانـداز می کنه .. !

 

ببـوسیـدش .. حتی اگه تـوی ِ شرکـت پیـاز خورده و تا موهاش بـو میدن ..

 

 حتی اگه با دوست هاش تلفنـی یک ساعـت حرف می زنه و

 

شامتـون سـرد شده .. حتی اگه رو دنـده ی ” نه ” گفتن افتـاده .

 

بـبوسیـدش .. وقتی شمـا رو وسـط ِ آرایش کردن می بوسه

 

.. وقتی باهاتـون کُشتـی می گیـره و مثل ِ پـَر از رو زمین بلنـدتون می کنه .. !

 

 وقتی تو دلتنگی هاتون داوطلبانه می بردتـون بیـرون

 

 و شما رو تو شهـر می گردونه .. !

 

بـبوسیـدش .. حتماً قبـل ِ خـواب ب ِ بـوسیـدش .. !

 

شایـد فـردایی نباشـه …

 

شایـد شما فـردا نباشیـد …

 

شایـد اون فـردا نباشـه …

 



[ دوشنبه 91/12/14 ] [ 7:53 عصر ] [ fatemeh karimi ] نظر


::